Wednesday, December 16, 2009

خدا را شکر میکنم



i
برای همسرم
که میگه امشب شام سوسیس داریم, چون امشب خونه پیش منه و نه بیرون با کس دیگری
i
i
برای شوهرم
که مثل یه گونی سیب زمینی افتاده روی مبل، چون خونه پیش منه و نه بیرون توی بارها
i
i
برای نوجوانی
که از شستن ظرفها شکایت دارد و این یعنی خونه مونده و تو خیابون نیست
i
i
برای مالیاتی که پرداخت میکنم
چون به این معناست که شغلی دارم
i
i
برای شلوغی و کثیفی خانه بعد ار مهمانی
چون یعنی دوستانی دارم که پیشم میان
Ii
i
برای لباسهایی که کمی برام تنگ شدن
چون یعنی غذا برای خوردن دارم
i
i
برای سایه ای که شاهد کار منه
چون یعنی خورشید تو زندگیم میتابه
i
i
برای پنجره هایی که باید تمیز بشه و ناودانهایی که باید تعمیر بشه
چون یعنی خانه ای برای زنگی کردن دارم
i
i
برای جای پارکی که در انتهای پارکینگ پیدا میکنم
چون یعنی قادر به راه رفتن هستم و وسیله نقلیه دارم
i
i
برای کوه لباسهایی که باید شسته و اتو بشوند
چون یعنی رختی برای پوشیدن دارم
i
i
برای کوفتگی و خستگی عضلاتم آخر روز
چون یعنی قادر بودم که سخت کار کنم
i
i
و خدا را شکر میکنم برای زنگ ساعتی که صبح مرا از خواب بیدار میکند
چون یعنی هنوز زنده هستم
i

1 comment:

امیر said...

برای سینیور عزیز
واین یعنی ما هنوز می تونیم درس بخونیم!